- دوستِِ عزیزت اس ام اس میده : می یای نمایشگاه ؟ و از اونجایی که خداوند اصولا تو رو پایه خلق کرده ، فقط یه جواب می تونی بهش بدی ، بقیه ماجرا به قرار و مدار گذاشتن میگذره...
- نیم ساعت نشستن روی صندلی مترو ومنتظر شدن هم برای خودش عالمی داره ، مثلا یکی از مزیتهای بزرگش اینه که آمار کساییکه تو ایستگاه مصلی پیاده میشن رو در می یاری که همین اول کاری متوجه میشی که اکثرهم چادراً ، البته یه عیبه بزرگ هم این انتظار داشت ، اینکه برای سرگرمی شروع می کنی به اس ام اس دادن به دوستات برای امر خیر که همه شون در جریانن ، که عده ای قبول کردن برای نگهداری موردِ مزبور و عده ای طاقچه بالا گذاشتن و عذر و بونه آوردن ، ایش!
- کلا دهن روزه بری نمایشگاه قرآن خیلی ثواب داره ، در حدیث نیومده ولی مطمئنم اگه نمایشگاهی با این همه امکانات دایر میشد اون وقتا حتما حدیثش هم موجود بود الان ، الف) صفوف کیلومتری دریافت افطار ، ب) وجود نداشتن چهار تا صندلی برای نشستن بندگان خداهای روزه دار برای خوردن افطاری تا که مجبور نشن روی تخته نئوپان بغل آب نمای عظیم نمایشگاه اتراق کنن ، و غیره ...
- دقیقا وسطه سالن شبستان یه جایی درست کرده بودن ، برای تهیه گزارش برای تلویزیون ، دوتا صندلی برای مجری و مهمونش ، شونصد تا دوربینم از زمین و آسمون سبز شده بود ازون مجری خوش تیپ فیلمبرداری کنه ، آقا ما رفتیم و اومدیم هی اینا جلو ما سبز شدن ... بالاخره برای بار سوم که داشتیم رد می شدیم جناب مجری قشنگ سر جاش نبود ، یهو دیدیم با فیلمبردارش از بغلمون رد شدن ، پس از ده ثانیه دیدیم ، بلــــــــــــــــــه! آقا چشمش ما رو گرفته ، گیر داده : خانوووووووووووووووووووم ، خانوووووووووووووووووم ، ما از شبکه سه ..... ما هم که سرشار از اطلاعات و مالامال از فن بیان و خوش سخن و دیگه جونم براتون بگه همه چی تموم ، پیش خودم فکر کردم الان گزارش ازم تهیه کنه ، کار و بار خودش تخته میشه ، دوپا داشتم دوپا دیگه قرض کردم ، الفرار !!!!!!!!( همچنین برای اینکه ریا نشه زبون روزه و نمایشگاه قرآن و ....)
- فلسفه وجودی چنین نمایشگاهی اصولا عرضه محصولات قرآنی بود با قیمتی مناسب تر ، ولی ازون جایی که دوستِ ما خیلی مایه دار بود عمرا زیر بار تخفیفات نمایشگاه نرفت و نه تنها از تخفیف ها استفاده نکرد بلکه گرون تر از همه جا نهج البلاغه و صحیفه سجادیه رو خریداری کرد ، واقعا زبانم قاصره از این همه شخصیت والا (صحیفه 2800 رو تا حالا دیدی کسی 5000 تومان بخره ؟ )
- باعرض تشکر خدمت مسئولین برگزار کننده نمایشگاه ، نکته مهم و قابل توجه این بود که بنده حقیر تا به حال در مکان مصلی که از معنی اش معلومه باید چه جایی باشه نماز اقامه نکرده بودم بلکه فقط راه رفته بودم و خرید فرموده بودم ، مسئولین محترم در حرکتی انتحاری قسمت بزرگی رو برای اقامه نماز اختصاص داده بودن که تشکرات لازم رو از همین جا ابلاغ می فرمایم ، همچنین چند تا پیشنهادم دارم که ، حالا که فکرشو می کنم می بینم زیرساخت هاش فراهم نیست پس از گفتنش اجتناب می کنم.
- بدین ترتیب در سومین سالروز شکوهمند ازدواج فرخنده مان با زبانی روزه و جسمی خسته و پایی لرزان ، مجردی و دوستانه به نمایشگاه عزیمت کردیم تا این روز میمون و فرخنده را گرامی بداریم ، و وقتی رسیدیم منزل هم نه خبری از کیک بود ، نه خبری از گل بود و نه خبری از همسری که منتظر ما باشد ،
- هیع! ای روزگـــــــار(پیر شدیم یکی بهمون نگفت : ....)
..................................................................................
پ.ن: عجب پستِ جینگول بینگولی شد ، دیگه همینی که هست دیگه! طولانی و پرمحتوا:-)
پ.ن: خدا هیچ مومنی رو از بالا به زیر نندازه ، البته خدا که نمی ندازه ولی حالا اینم حکایت ماست دیگه ، ADSL اَم منفجر شد ، حالا فک کن با Dial-up چه بر من می گُذَرَد!!!! خدایا هیچ مومنی رو از اون بالاها با سرعته 256 به این پایین مایینا با سرعته آبرو ریزی ننداز!!!
پ.ن:همه محتاجِ دعاییم و غیر ازین نیست ، پس در این ماهِ مبارک زبان بچرخانیم و برای هم دعا کنیم ، عده ای محتاج دعای ما هستند.